مختصر تا نبود از واعظ قزوینی دیوان اشعار 145
1. مختصر تا نبود حرف، نگردد مقبول
بر سخن طول سخن چون خط بطلان باشد
1. مختصر تا نبود حرف، نگردد مقبول
بر سخن طول سخن چون خط بطلان باشد
1. مایه عزت، ز مردم روی پنهان کردن است
از نظر خود را نهفتن، جسم را جان کردن است
1. در چنگ خصم پاک گهر ایمن از بلاست
چون دانه شرار که در سنگ آسیاست
1. چون ز روی حق شناسی خسرو گردون سریر
آنکه گیرد از شهان دهر باج احتشام
واعظ قزوینی یکی از شاعران نامدار ادبیات فارسی است که در قرن 11 هجری در ایران زندگی میکرد. آثار او نمایانگر فرهنگ، اندیشه و زیباییشناسی دوران خویش است و همچنان در دل علاقهمندان به شعر فارسی جایگاه ویژهای دارد.
شعرهای واعظ قزوینی معمولاً مضامینی چون عشق، عرفان، اخلاق، دین و مسائل اجتماعی را در بر میگیرند. او با بهرهگیری از زبان فاخر و تصاویری بدیع، توانسته است احساسات انسانی را به شکلی عمیق و اثرگذار بیان کند.
در منابع تاریخی آمده است: میرزا محمد رفیع ملقب به رفیعالدین مشهور به واعظ قزوینی (زادهٔ ۱۰۲۷ هجری قمری در قزوین، درگذشتهٔ ۱۰۹۰ هجری قمری در قزوین) فقیه و ادیب ایرانی است که به لحاظ شهرتش در وعظ و خطابه به واعظ قزوینی مشهور شد و همین تخلص را در اشعارش برگزید.
در سایت شعرنوش میتوانید مجموعهای از غزلیات، قصاید و سایر اشعار واعظ قزوینی را با دستهبندیهای مختلف مطالعه و مرور کنید.