
روزی که زیر خاک تن ما نهان شود
وانها که کردهایم یکایک عیان شود
در این صفحه گزیدهای از شعرهای مربوط به مرگ و دنیای فانی را میخوانید؛ آثاری که از ناپایداری جهان، گذر زمان و یادِ رفتگان میگویند و ما را به تأملی عمیق درباره معنای زندگی فرامیخوانند. از غزلهای کلاسیک تا رباعی و دوبیتیِ شاعران معاصر، هر شعر پنجرهای است رو به پذیرشِ فناپذیری و ارزشگذاری لحظههای اکنون. برای مرور آسانتر میتوانید شعرها را بر اساس شاعر، قالب و برچسبهای مرتبط ببینید و از میان ابیات، گزیدههای ماندگار را انتخاب کنید. اگر به دنبال تسلّی، نیایش یا درنگی فلسفی هستید، این مجموعه شما را همراهی میکند؛ از یاد و وداع تا سخن از جاودانگی نام و اثر در دلِ جهانِ ناپایدار.
روزی که زیر خاک تن ما نهان شود
وانها که کردهایم یکایک عیان شود
نشنیدی حدیث خواجهٔ بلخ
مرگ خوشتر که زندگانی تلخ
عمر برف است و آفتاب تموز
اندکی ماند و خواجه غرّه هنوز