آن مریدی که از شیخ محمود شبستری سعادت نامه 1
1. آن مریدی که از ارادت و خواست
کند او جمله نیک و بد، کژ و راست
...
1. آن مریدی که از ارادت و خواست
کند او جمله نیک و بد، کژ و راست
...
1. کردن و ترک فعل یکسانست
همه در قدرت و در امکانست
...
1. در قضا نیست هیچ زشت و نکو
هان مکن نسبت حدوث بدو
...
1. شیخ الاسلام چون اشارت کرد
سوی این سر بدین عبارت کرد
...
1. گفت بابا فرج که بد خود نیست
وانچه بد دیدهای تو آن بد نیست
...
1. روی گازر سیه شد از خورشید
جامه بنگر که خود شده است سپید
...
1. بی غرض یک سخن ز من بشنو
ره ببین اول، آنگهی میرو
...
1. امر تکلیف آفتابی بود
هر کسی را چنانکه هست نمود
...
1. آن نبینی که پرتو خورشید
چون کند میوۀ سیاه سپید
...
1. آن شنیدی که خواجه صاین دین
گفت رهبر کسی بود در دین
...
1. علم و قدرت هر آنکه کرد انکار
به ارادت نیاورد اقرار
...