1 هست موصوف آن صفات عظام ایزد ذوالجلال و الاکرام
2 اوّل سورۀ حدید بخوان و آخر حشر تازه کن ایمان
3 «وهوالاول» اوست «والآخر» زانکه هم «باطن» است و هم «ظاهر»
4 بس که خواندی تو آیت قرآن اندرین بشنو از خرد برهان
1 گر نباشد ورا صفات جلال نقص باشد ورا و ذاک محال
2 صفت او چو ذات اوست قدیم دایماً حی و قادر است و علیم
3 صفتش غیر نیست و نبود عین دل دانا در این ندارد غین
4 چون به معنی نه اوست او نبود ور شود زو جدا نکو نبود
1 خود جز او نیست عارف و معروف اوست وصف، اوست واصف و موصوف
2 آنچه تو فهم کردهای ز صفات محدث است از چه؟ از عظیم الذات
3 ذات را از صفات دانستی چه کنی این چنین توانستی
4 بلکه ذات و صفات را ز افعال فهم کردی ز ایزد متعال
1 چون کسی کرد از این دو قوم سؤال در جوابش چه گفت صاحب حال
2 فلسفی از خدای بتراشد متکلم بر او همی پاشد
3 حق از این هر دو بر کران آمد بحقیقت نه این نه آن آمد
4 ذاتها را به ذات معرفت است اختلافی که هست در صفت است
1 فلسفی کرد نفی جمله صفات زان سبب شد معطل اندر ذات
2 گفت ذات از صفات گوناگون متکثر شود ببین اکنون
3 شبههای کوفتادش از تنزیه خود کند این حدیث شیخ سفیه
4 ذات دید کز اختلاف صفات متعدد شود؟ زهی طامات
1 علم حکمت ز انبیا برخاست حکمت کژنه، بلکه حکمت راست
2 وحی فرمود ایزد آن بر شیث تا همی گفت بر سبیل حدیث
3 بعد از آن وحی کرد بر ادریس تا نشست او به منصب تدریس
4 اندر آموختند از او مردم حکمت دین و هیأت انجم
1 شبهۀ اول از پی تلبیس ز خرد خاست در ره ابلیس
2 بر قضا کرد اعتراض از پیش خود ندانست ختم طاعت خویش
3 «أنا خیرٌ خَلَقْتَنی مِنْ نار» کرد معلول علت انکار
4 چشم عقل از حقایق ایمان هست چون چشم اکمه از الوان
1 هست از این قوم ناصرخسرو که کند کهنه بدعتی را نو
2 فلسفی اصل و رافضی طین است زین دو بگذرکه دشمن دین است
3 خالی از علم و حکمت و توحید کافر محض گشته بر تقلید
4 جهل او گرچه فاضلان دانند کفر و فسقش همه جهان دانند
1 باز اصحاب اعتزال فضول خالی از عقل و نقل و ذوق و اصول
2 گاه قایل به قولهای مجوس متمسک به شبهۀ منحوس
3 گاه تقلید فلسفی کرده گاه حجت ز حشوی آورده
4 نه محقّق، نه فلسفی، نه حکیم رد قومند این گروه لئیم
1 منشأ اعتزال شد جهنی آنکه میداشت شبهۀ وثنی
2 کرد شاگردی حسن ز اول آخر از دین بگشت و کرد جدل
3 از صحابه هر آنکه باقی بود کرد با وی بسی ز گفت و شنود
4 آخر از مجمعش برون راندند هم به اجماع گمرهش خواندند