1 ای پرده پوش معصیت عاصیان تمام بر درگه تو دیده امید خاص و عام
2 کار تو عفو بخشش و انعام روز و شب شغل تو فضل و رحمت و اکرام صبح و شام
3 جز معصیت نکرده و خواهم ز تو بهشت ای خاک بر سر من و این آرزوی خام
4 یا ساترالعیوب و یا غافرالذنوب یا خالق العباد و یا باعث الانام
1 ای خالقی که صانع ارض و سما توئی معبود کائنات ز شاه و گدا تویی
2 چشم امید سوی دارند ممکنات آن کسی که بوده است و بود با بقا توئی
3 در ورطه مهالک و آلام صعب سخت یاری دهنده همه در هر کجا توئی
4 در روز حشر وقت حساب و دم صراط دیان دین و حاکم یومالجزا توئی
1 یا رب مرا به چنگ بلا مبتلا مکن دست مرا ز دامن لطفت جدا مکن
2 از حد گذشته گرچه گناه و خطای ما چشم از گنه بپوش و نظر بر خطا مکن
3 افعال ما به وفق و رضا تو گر که نیست بر ما ز لطف سد طریق رضا مکن
4 ما در خورعذاب و تو شایسته کرم غیر از کرم سلوک به احوال ما مکن
1 یا رب اگر ز کرده ما پرده واکنی ما را به خجلت ابدی مبتلا کنی
2 ابلیس وار جامه طغیان ببر کنید گر یک نفس به خویش کسی را رها کنی
3 هر کس به جان خویش جفا بیشتر کند به روی تو بیشتر ز ترحم وفا کنی
4 روزی دهی به مردم بیگانه صد هزار کز صدهزار یک نفری آشنا کنی
1 شد وقت آنکه درد نهان را دوا کنیم روی نیازخویش به سوی خدا کنیم
2 ای خفتگان بستر راحت سحر رسید خیزید تا گذر به خدا از رجا کنیم
3 خیزید تا به وعده «ادعونی استجب» تکلیف خود به درگه داور ادا کنیم
4 بیگانگی بس است ز درگاه کردگار خود را دمی به خالق خود آشنا کنیم