3 اثر از کتاب النصایح و التنبیه صامت بروجردی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر کتاب النصایح و التنبیه صامت بروجردی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار صامت بروجردی / کتاب النصایح و التنبیه صامت بروجردی

کتاب النصایح و التنبیه صامت بروجردی

1 از دور زمان دلم کباب است بشنو که عجب پر انقلاب است

2 این نقش و نگار خوش که بینی نقشی است که پایه‌اش بر آب است

3 ای تشنه چشمه سار رحمت بر گرد که آب نه سر آب است

4 پرواز بده همای همت زین جیفه که طعمه کلاب است

1 داد دوشینه مرا هاتف غیبی آواز کای بزند تن و طالب خلوتگه راز

2 چه قصیر است تو را همت و آمال دراز تا بود بسته در مرگ و در رحمت باز

3 حیرتم کز چه بسیج ره عقبی نکنی فکر امروزی و اندیشه فردا نکنی

4 ای هما صعوه صفت چند اسیر قفسی سر ز بالینهوس باز نگیری نفسی

1 دلم ز خلق جهان و جهان ملال گرفت شبی بستر خوابم چنین خیال گرفت

2 که مهر عمر دگر روی در زوال گرفت گرفتم آنکه کنون مرغ روح بال گرفت

3 که ای بخوان جهان گشته مدتی مهمان به ما ز بیش و کم این سفر نما تو عیان

4 مساز نیک و بد خویش را ز ما پنهان متاع جان و تنت را چه گشت سود و زیان

1 گوشت کن ای مست غفلت تا که هشیارت کنم تا یکی در خواب خواهی ماند بیدارت کنم

2 شربتی از داروی اسرار در کارت کنم تا علاج خستگی از طبع بیمارت کنم

3 پیشتر از آنکه صید چنگل دوران شوی همره ضحاک نفس اندر چه زندان شوی

4 اولا کبر و تکبر را ز دامن پاک کن پس به فرق شهوت و عجب و تمنا خاک کن

1 ز دولت نخل امید کسی گر بارور گردد بباید با ضعیفانش محبت بیشتر گردد

2 به آب تلخ سازد چون صدف کان گهر گردد ترا گر کشتی تن خواهی از غم بی‌خطر گردد

3 همه روی زمین ملک تو شد دیگر چه می‌خواهی به جز طبل نفیر و زینت و افسر چه می‌خواهی

4 به غیر از حشمت و اسباب و سیم و زر چه می‌خواهی ز خون این ضعیفان ستم‌پرور چه می‌خواهی

1 نه تنها سیرم از مالم که عالم هم نمی‌خواهم پی راحت می عشرت ز جام جم نمی‌خواهم

2 تن شاداب لب خندان دل خرم نمی‌خواهم شب هجران به غیر از بی‌کسی همدم نمی‌خواهم

3 نمی‌باشد به ما آوارگان تاج و کمر لازم ندارد خاکسار بدر افسر بسر لازم

4 نباشد فانی بالله را گنج و گهر لازم ندارد کشته شمشیر الفت نوحه‌گر لازم

1 دوش با جسمی پر از اندوه‌جانی پر ملال برگزیدم خلوت دل چون برون از قبل و قال

2 ناگهان شد مرغ روحم همره کبک خیال سوی معراج تفکر هر دو بگشودند بال

3 وه چه معراجی که در یک پله‌اش بس ماه و سال پر زنان باشی و بر خود عجز را مصدر کنی

4 خیل و سیل روزگار و حب دنیا یک طرف جیش عیش و عشرت و راه تمنا یک طرف

1 از قضا روزی مرا شد سوی قبرستان گذار دیدم اندر خواب حسرت خفتگان بی‌شمار

2 گلشنی اما ز تاراج فنا اندر خزان گلستانی خوش ولی پژمرده‌ اندر نوبهار

3 هر طرف زیبا رخی شمشاد قد عناب لب رو به خاک افتاده از تیغ اجل بی‌برگ و بار

4 تازه دامادان شبستان عدم را کرده فروش در گزار نوعروسان باز چشم انتظار

1 دردا که شده فتنه و آشوب جهانگیر دین‌ می‌رود از دست چو از بحر کمان تیر

2 گشته عقلا جمله چو دیوانه به زنجیر سخریه جهال شکسته کمر پیر

3 رو به زده خرگاه در آرامگه شیر ای شاه جوانبخت و جاندار و جهانگیر

4 گشتند محبان تو از جان و جهان سیر ای مهدی موعود بزن دست به شمشیر

1 ای به جان افکنده در لیل و نهار در هوای درهم و دینار

2 هرگز از دینار دین ناری به دست دین به دست آور که دینار است نار

3 جسته‌ام کار جهان را مو به مو دیده‌ام رفتار او را تار تارر

4 نیست کاری جز خیانت کار او گشتی از غفلت به دین اغیار یار

آثار صامت بروجردی

3 اثر از کتاب النصایح و التنبیه صامت بروجردی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر کتاب النصایح و التنبیه صامت بروجردی شعر مورد نظر پیدا کنید.