1 حاجیان روی صفا در کعبه جان کردهاند عاشقان عزم طواف کوی جانان کردهاند
2 نفس کافر کیش را در راه او روحی فداه هر نفس چون کیش اسماعیل قربان کردهاند
3 میدمد بوی وفا زین صبح خیزان چون صبا کز هوا جان داده و سعی فراوان کردهاند
4 رهروان او ز زاد و آب فارغ زادهاند تکیه بر خون دل و بر آب مژگان کردهاند
1 ماییم کشید داغ شاهی مستان شراب صبحگاهی
2 ز آیینه دل به می زدوده زنگار سپیدی و سیاهی
3 بر لوح جبین یار خوانده نقش ازل و ابد کماهی
4 رخسار نگار دیده روشن در جام جهان نمای شاهی
1 ما مریدان کوی خماریم سر به مسجد فرو نمیآریم
2 زده در دامن مغنی چنگ دامنش را ز چنگ نگذاریم
3 سالک رهنمای مشتاقیم محرم پردههای اسراریم
4 ما به سودای یار مشغولیم وز دو عالم فراغتی داریم
1 حاجیان روی صفا در کعبه جان کردهاند عاشقان عزم طواف کوی جانان کردهاند
2 نفس کافر کیش را در راه او روحی فداه هر نفس چون کیش اسماعیل قربان کردهاند
3 میدمد بوی وفا زین صبح خیزان چون صبا کز هوا جان داده و سعی فراوان کردهاند
4 رهروان او ز زاد و آب فارغ زادهاند تکیه بر خون دل و بر آب مژگان کردهاند