مژده، ای خانه خرابان از سلیم تهرانی قصیده 12
1. مژده، ای خانه خرابان که رگ ابر بهار
پی آبادی دنیاست طناب معمار
...
1. مژده، ای خانه خرابان که رگ ابر بهار
پی آبادی دنیاست طناب معمار
...
1. دگر وقت آن شد که از دلربایی
چو گل ناخن خار گردد حنایی
...
1. بهار آمد و شد نغمه ساز مرغ چمن
چراغ باده فروشان ز لاله شد روشن
...
1. شد بهار و زین حصار نیلگون کرد انتخاب
از پی بزم شرف، برج حمل را آفتاب
...
1. نماز شام که خورشید ازین سرای سرور
گرفت راه سفر همچو عاشقان به ضرور
...
1. نشود خاک تا به روز شمار
همچو خورشید، پنجه ی معمار
...
1. رسید کوکبه ی موکب همایون فال
سعادت دو جهانش چو سایه در دنبال
...
1. رسید موسم نوروز و شد جهان خرم
بهار در چمن از سرو برفراخت علم
...
1. به راه عشق بود نسخه ی پریشانی
مرا ز نقش قدم تا به نقش پیشانی
...
1. ازان چو لاله نجنبم ز جا درین گلشن
که رفته بخت سیاهم به خواب در دامن
...
1. تا به کی باشم از پریشانی
چون نگه، پایمال حیرانی
...
1. ما درین کهنه دیر دیر اساس
خشت ویرانه ایم و نقش پلاس
...