زاهد نخورد باده که بدنامی اوست از سعیدا رباعی 34
1. زاهد نخورد باده که بدنامی اوست
پرهیز ز می کشان نکونامی اوست
1. زاهد نخورد باده که بدنامی اوست
پرهیز ز می کشان نکونامی اوست
1. ساقیا در گرد کن جام پیاپی زود باش
نشئه دیگر میدهد می بر سر می زود باش
1. گذشتم از می و از صاف و درد و شیشه و جام
که هر سه بی ته و بی حاصلند و بی انجام
1. در جهانی کاو متاع فخر او باشد غرور
اهل او ناچار گردد طالب فسق و فجور
سعیدا یکی از شاعران نامدار ادبیات فارسی است که در قرن 12 هجری در ایران زندگی میکرد. آثار او نمایانگر فرهنگ، اندیشه و زیباییشناسی دوران خویش است و همچنان در دل علاقهمندان به شعر فارسی جایگاه ویژهای دارد.
شعرهای سعیدا معمولاً مضامینی چون عشق، عرفان، اخلاق، دین و مسائل اجتماعی را در بر میگیرند. او با بهرهگیری از زبان فاخر و تصاویری بدیع، توانسته است احساسات انسانی را به شکلی عمیق و اثرگذار بیان کند.
در منابع تاریخی آمده است: سعید نقشبندی یزدی، متخلّص به «سعید» و «سعیدا»، از شاعران یزدیتبار سبک هندی یا اصفهانی قرن یازدهم هجری و معاصر شاه سلیمان صفوی (۱۰۷۷-۱۱۰۵ ه.ق ) است که تاریخ دقیق تولد و وفات او در منابع نیامده است. او از زادگاه خود به اصفهان مهاجرت و در آن شهر سکونت کرد. سعیدا پیرو مذهب ابوحنیفه و طریقت عرفانی نقشبندیه بوده و برای گذران زندگی نیز به نقشبندی و شَعربافی که از مشاغل آن زمان بوده اشتغال داشته است.
در سایت شعرنوش میتوانید مجموعهای از غزلیات، قصاید و سایر اشعار سعیدا را با دستهبندیهای مختلف مطالعه و مرور کنید.