نظم راوان چو آب روان سینه از ادیب صابر قطعه 3
1. نظم راوان چو آب روان سینه را به است
شعر روان زجان و روان گداخته است
1. نظم راوان چو آب روان سینه را به است
شعر روان زجان و روان گداخته است
1. بدین زمانه که ما اندر او گرفتاریم
بزرگ و خرد همی ذل یکدگر جویند
1. خمار داد سرم را به چشم نیم خمار
ز من ببرد به زلفین بی قرار قرار
1. چند بارم بر فراق دلبران از دیده آب
چند باشم آتش تیمار خوبان را کباب
ادیب صابر یکی از شاعران نامدار ادبیات فارسی است که در قرن 6 هجری در ایران زندگی میکرد. آثار او نمایانگر فرهنگ، اندیشه و زیباییشناسی دوران خویش است و همچنان در دل علاقهمندان به شعر فارسی جایگاه ویژهای دارد.
شعرهای ادیب صابر معمولاً مضامینی چون عشق، عرفان، اخلاق، دین و مسائل اجتماعی را در بر میگیرند. او با بهرهگیری از زبان فاخر و تصاویری بدیع، توانسته است احساسات انسانی را به شکلی عمیق و اثرگذار بیان کند.
در منابع تاریخی آمده است: شرفالادباء شهابالدین ادیب صابر بن اسماعیل ترمذی (کشته شده به سال ۵۴۶ هجری قمری) از شعرای عهد سلجوقی و خوارزمشاهی بود.
در سایت شعرنوش میتوانید مجموعهای از غزلیات، قصاید و سایر اشعار ادیب صابر را با دستهبندیهای مختلف مطالعه و مرور کنید.