2 اثر از باب پنجم در رضا در بوستان سعدی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب پنجم در رضا در بوستان سعدی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار سعدی شیرازی / بوستان سعدی شیرازی / باب پنجم در رضا در بوستان

باب پنجم در رضا در بوستان سعدی شیرازی

1 چنین گفت پیش زغن کرکسی که نبود ز من دوربین‌تر کسی

2 زغن گفت از این در نشاید گذشت بیا تا چه بینی بر اطراف دشت

3 شنیدم که مقدار یک روزه راه بکرد از بلندی به پستی نگاه

4 چنین گفت دیدم گرت باور است که یک دانه گندم به هامون بر است

1 چه خوش گفت شاگرد منسوج باف چو عنقا بر آورد و پیل و زراف

2 مرا صورتی بر نیاید ز دست که نقشش معلم ز بالا نبست

3 گرت صورت حال بد یا نکوست نگارندهٔ دست تقدیر، اوست

4 در این نوعی از شرک پوشیده هست که زیدم بیازرد و عمروم بخست

1 شتر بچه با مادر خویش گفت: بس از رفتن، آخر زمانی بخفت

2 بگفت ار به دست منستی مهار ندیدی کسم بارکش در قطار

3 قضا کشتی آنجا که خواهد برد وگر ناخدا جامه بر تن درد

4 مکن سعدیا دیده بر دست کس که بخشنده پروردگار است و بس

1 عبادت به اخلاص نیت نکوست وگر نه چه آید ز بی مغز پوست؟

2 چه زنار مغ در میانت چه دلق که در پوشی از بهر پندار خلق

3 مکن گفتمت مردی خویش فاش چو مردی نمودی مخنث مباش

4 به اندازهٔ بود باید نمود خجالت نبرد آن که ننمود و بود

1 شنیدم که نابالغی روزه داشت به صد محنت آورد روزی به چاشت

2 به کتابش آن روز سائق نبرد بزرگ آمدش طاعت از طفل خرد

3 پدر دیده بوسید و مادر سرش فشاندند بادام و زر بر سرش

4 چو بر وی گذر کرد یک نیمه روز فتاد اندر او ز آتش معده سوز

1 سیهکاری از نردبانی فتاد شنیدم که هم در نفس جان بداد

2 پسر چند روزی گرستن گرفت دگر با حریفان نشستن گرفت

3 به خواب اندرش دید و پرسید حال که چون رستی از حشر و نشر و سؤال؟

4 بگفت ای پسر قصه بر من مخوان به دوزخ در افتادم از نردبان

آثار سعدی شیرازی

2 اثر از باب پنجم در رضا در بوستان سعدی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب پنجم در رضا در بوستان سعدی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.