1 به نام خداوندِ جانآفرین حکیمِ سخندرزبانآفرین
2 خداوند بخشندهٔ دستگیر کریم خطابخش پوزشپذیر
3 عزیزی که هر کز درش سر بتافت به هر در که شد هیچ عزت نیافت
4 سر پادشاهان گردنفراز به درگاه او بر زمین نیاز
1 کریم السجایا جمیل الشیم نبی البرایا شفیع الامم
2 امام رسل، پیشوای سبیل امین خدا، مهبط جبرئیل
3 شفیع الوری، خواجه بعث و نشر امام الهدی، صدر دیوان حشر
4 کلیمی که چرخ فلک طور اوست همه نورها پرتو نور اوست
1 در اقصای عالم بگشتم بسی به سر بردم ایام با هر کسی
2 تمتع به هر گوشهای یافتم ز هر خرمنی خوشهای یافتم
3 چو پاکان شیراز، خاکی نهاد ندیدم که رحمت بر این خاک باد
4 تولای مردان این پاک بوم برانگیختم خاطر از شام و روم
1 کریم السجایا جمیل الشیم نبی البرایا شفیع الامم
2 امام رسل، پیشوای سبیل امین خدا، مهبط جبرئیل
3 شفیع الوری، خواجه بعث و نشر امام الهدی، صدر دیوان حشر
4 کلیمی که چرخ فلک طور اوست همه نورها پرتو نور اوست
1 مرا طبع از این نوع خواهان نبود سر مدحت پادشاهان نبود
2 ولی نظم کردم به نام فلان مگر باز گویند صاحبدلان
3 که سعدی که گوی بلاغت ربود در ایام بوبکر بن سعد بود
4 سزد گر به دورش بنازم چنان که سید به دوران نوشیروان
1 اتابک محمد شه نیکبخت خداوند تاج و خداوند تخت
2 جوان جوانبخت روشنضمیر به دولت جوان و به تدبیر پیر
3 به دانش بزرگ و به همت بلند به بازو دلیر و به دل هوشمند
4 زهی دولت مادر روزگار که رودی چنین پرورد در کنار
1 حکایت کنند از بزرگان دین حقیقت شناسان عین الیقین
2 که صاحبدلی بر پلنگی نشست همی راند رهوار و ماری به دست
3 یکی گفتش: ای مرد راه خدای بدین ره که رفتی مرا ره نمای
4 چه کردی که درنده رام تو شد نگین سعادت به نام تو شد؟
1 اتابک محمد شه نیکبخت خداوند تاج و خداوند تخت
2 جوان جوانبخت روشنضمیر به دولت جوان و به تدبیر پیر
3 به دانش بزرگ و به همت بلند به بازو دلیر و به دل هوشمند
4 زهی دولت مادر روزگار که رودی چنین پرورد در کنار