1 ای بلبل خوش آوا، آوا ده ای ساقی ، آن قدح باما ده
1 جوانی گسست و چیره زبانی طبعم گرفت نیز گرانی
1 با صد هزار مردم تنهایی بی صد هزار مردم تنهایی
1 جامه پر صورت دهر، ای جوان چرک شد و شد به کف گازران
2 رنگ همه خام و چنان پیچ و تاب منتظرم تا چه برآید ز آب؟
1 لقمهای از زهر زده در دهن مرگ فشردش همه در زیر غن
1 بگرفت به چنگ چنگ و بنشست بنواخت به شست چنگ را شست
1 فرخار بزرگ و نیک جاییست کان موضع آن بت نواییست
1 نه کفشگری که دوختستی نه گندم و جو فرو خستی