شورش دوشین ما از می و ساغر نبود از آرتیمانی غزل 38
1. شورش دوشین ما از می و ساغر نبود
هیچ هوائی به جز وصل تو در سر نبود
1. شورش دوشین ما از می و ساغر نبود
هیچ هوائی به جز وصل تو در سر نبود
1. مرا چگونه نباشد حضور عیش و فراغ
که زخم بر سر زخم است و داغ بر سر داغ
1. جاه دنیا سر بسر نوک سنان و خنجر است
پا بدین ره کی نهد آنرا که چشمی بر سر است
1. از خواری شاگرد و ز فخر استاد
صد چاک به جیب هستیم پیش افتاد
رضیالدین آرتیمانی یکی از شاعران نامدار ادبیات فارسی است که در قرن 10 هجری در ایران زندگی میکرد. آثار او نمایانگر فرهنگ، اندیشه و زیباییشناسی دوران خویش است و همچنان در دل علاقهمندان به شعر فارسی جایگاه ویژهای دارد.
شعرهای رضیالدین آرتیمانی معمولاً مضامینی چون عشق، عرفان، اخلاق، دین و مسائل اجتماعی را در بر میگیرند. او با بهرهگیری از زبان فاخر و تصاویری بدیع، توانسته است احساسات انسانی را به شکلی عمیق و اثرگذار بیان کند.
در منابع تاریخی آمده است: میرزا محمد رضی معروف به میررضی آرتیمانی از شاعران و عارفان مشهور زمان صفویه است که در نیمه دوم قرن دهم هجری قمری در روستای آرتیمان از توابع تویسرکان به دنیا آمد. در ایام جوانی به همدان عزیمت و در آنجا مشغول تحصیل شد و در سلک شاگردان میرمرشد بروجردی درآمد. میررضی به علت شایستگی وافری که داشت زود مورد توجه شاه عباس صفوی قرار گرفت و در جمع منشیان و میرزایان شاه در آمد و به همین دلیل بود که داماد خاندان بزرگ صفوی شد. او در سال ۱۰۳۷ هجری قمری دیده از جهان فرو بست. او را در محل خانقاهش در تویسرکان به خاک سپردند. از او حدود ۱۲۰۰بیت شعر به جا مانده که معروفترین آنها ساقی نامهٔ اوست.
در سایت شعرنوش میتوانید مجموعهای از غزلیات، قصاید و سایر اشعار رضیالدین آرتیمانی را با دستهبندیهای مختلف مطالعه و مرور کنید.