آثار رهی معیری

صفحه 2 از 2
2 اثر از رباعیها رهی معیری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر رباعیها رهی معیری شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار رهی معیری / رباعیها رهی معیری

رباعیها رهی معیری

1 بی‌روی تو گشت لاله‌گون مردم چشم بنشست ز دوریت به خون مردم چشم

2 افتادی اگر ز چشم مردم چون اشک در چشم منی عزیز چون مردم چشم

1 از آتش دل شمع طرب را مانم وز شعله آه سوز تب را مانم

2 دور از لب خندان تو ای صبح امید از ناله زار مرغ شب را مانم

1 ای بی‌خبر از محنت روزافزونم دانم که ندانی از جدایی چونم

2 باز آی که سرگشته‌تر از فرهادم دریاب که دیوانه‌تر از مجنونم

1 آسودگی از محن ندارد مادر آسایش جان و تن ندارد مادر

2 دارد غم و اندوه جگرگوشه خویش ورنه غم خویشتن ندارد مادر

1 هر لاله آتشین دل سوخته‌ای است هر شعله برق جان افروخته‌ای است

2 نرگس که ز بار غم سر افکنده به زیر بیننده چشم از جهان دوخته‌ای است

1 از ظلم حذر کن اگرت باید ملک در سایهٔ معدلت بیاساید ملک

2 با کفر توان ملک نگه داشت ولی با ظلم و ستمگری نمی‌پاید ملک

1 مسعود که یافت عز و جاه از لاهور تابید چو نور صبحگاه از لاهور

2 سالار سخنوران به تازی و دری است خواه از همدان باشد و خواه از لاهور

1 کاش امشبم آن شمع طرب می‌آمد وین روز مفارقت به شب می‌آمد

2 آن لب که چو جان ماست دور از لب ماست ای کاش که جان ما به لب می‌آمد

1 دردا که بهار عیش ما آخر شد دوران گل از باد فنا آخر شد

2 شب طی شد و رفت صبحی از محفل ما افسانه افسانه‌سرا آخر شد

آثار رهی معیری

2 اثر از رباعیها رهی معیری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر رباعیها رهی معیری شعر مورد نظر پیدا کنید.