گهواره ی از نادر نادرپور اشعار پراکنده 109

نادر نادرپور

آثار نادر نادرپور

نادر نادرپور

گهواره ی دو چشم سیاه تو

1 گهواره ی دو چشم سیاه تو

2 آرامگاه کودکی من بود

3 گویی مرا چو در دل شب زادند

4 در من چراغ عشق تو روشن بود

5 چون زلف دایه بر رخ من می ریخت

6 از آن ، نسیم موی تو می آمد

7 برق نگاه من چو بر او می تافت

8 از سوی او به سوی تو می آمد

9 شب ها چو قصه های کهن می گفت

10 در گوش من صدای تو می پیچید

11 چون تار مویی از سر خود می کند

12 گویی که تار موی ترا می چید

13 در بوسه های وحشی شیرنیش

14 طعمی ز بوسه های تو پنهان داشت

15 در گریه های گرم گوارایش

16 اشکی چو آب چشم تو سوزان داشت

17 جفت منی که بسته به من بودی

18 وز من ترا ندیده جدا کردند

19 آنگه چو گریه های مرا دیدند

20 نام ترا دوباره صدا کردند

21 چون غیر او نبود ترا نامی

22 عمری تلاش در پی او کردم

23 بی آنکه هرگزت بتوانم یافت

24 با خواب و با خیال تو خو کردم

25 در هر رخی که رنگ جمالی داشت

26 سیمای آشنای ترا دیدم

27 در هر دلی که چشمه ی عشقی بود

28 تصویر دلربای ترا دیدم

29 اما اگر تو زاده شدی با من

30 پیش من چگونه سفر کردی ؟

31 چون چشم من همیشه ترا می جست

32 از چشم من چگونه حذر کردی ؟

33 امروز ، آفتاب امید من

34 در نیمروز زندگی خویش است

35 حیران به راه رفته فرو مانده

36 اندیشه می کند که چه در پیش است

37 آه ای کسی که دل به تو می بندم

38 ایا تو نیز شاخه ی بی برگی ؟

39 آیا تو ای امید جوان مانده

40 همزاد جاودانه ی من ، مرگی؟

41 چرا ز کوزه ی ماه امشب

42 نمی برون نتراویدست ؟

43 چرا نگاه خدا ، دیگر

44 درین خرابه نکاویدست ؟

45 ستارگان طلایی خشم

46 چرا به باد فنا رفتند ؟

47 پرندگان طلایی بال

48 چرا به کام بلا رفتند ؟

49 چرا درین شب بی فرجام

50 ز هیچ سو نوزد بادی ؟

51 چرا به گوش نیاویزد

52 طنین وحشی فریادی ؟

53 چرا به خاک نریزد نرم

54 غبار سربی بارانی ؟

55 چرا ز خواب نخیزد باز

56 زمین به نعره ی طوفانی ؟

57 زمین و من ، دو تب آلودیم

58 پر از تشنج هذیان ها

59 نهفته در دل ما خاموش

60 لهیب آتش عصیان خا

61 زمین و من ، دو غضبناکیم

62 لب از خروش فروبسته

63 ز گیر و دار عبث ، رنجور

64 ز پیچ و تاب عبث ، خسته

65 تو ای شب ، ای شب بی فریاد

66 تویی که از من و او دوری

67 تو از فشار غضب لالی

68 تو از هجوم حسد کوری

69 تو ای شب ، ای شب بی فریاد

70 تویی که تیره چو کابوسی

71 برو که در تو نمی بینم

72 فروغ شعله ی فانوسی

73 من از تو پیرترم ، ای شب

74 من از تو کورترم ، ای ماه

75 چرا چراغ نمی گیرید

76 مرا به پیچ و خم این راه ؟

77 (اشعار نادر نادرپور)

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر