گر آخرین فریب از نادر نادرپور اشعار پراکنده 36

نادر نادرپور

آثار نادر نادرپور

نادر نادرپور

گر آخرین فریب تو ، ای زندگی ، نبود

1 گر آخرین فریب تو ، ای زندگی ، نبود

2 اینک هزار بار ، رها کرده بودمت

3 زان پیشتر که باز مرا سوی خود کشی

4 در پیش پای مرگ فدا کرده بودمت

5 هر بار کز تو خواسته ام بر کنم امید

6 آغوش گرم خویش برویم گشاده ای

7 دانسته ام که هر چه کنی جز فریب نیست

8 اما درین فریب ، فسون ها نهاده ای

9 در پشت پرده ، هیچ مداری جز این فریب

10 لیکن هزار جامه بر اندام او کنی

11 چون از ملال روز و شبت خاطرم گرفت

12 او را طلب کنی و مرا رام او کنی

13 روزی نقاب عشق به رخسار او نهی

14 تا نوری از امید بتابد به خاطرم

15 روزی غرور شعر و هنر نام او کنی

16 تا سر بر آفتاب بسایم که شاعرم

17 در دام این فریب ، بسی دیر مانده ام

18 دیگر به عذر تازه نبخشم گناه خویش

19 ای زندگی ، دریغ که چون از تو بگسلم

20 در آخرین فریب تو جویم پناه خویش

21 (اشعار نادر نادرپور)

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر