چشم های تو از غلامرضا بروسان اشعار پراکنده 6

غلامرضا بروسان

آثار غلامرضا بروسان

غلامرضا بروسان

چشم های تو درشت بودند با مژه های زیبا

1 چشم های تو درشت بودند با مژه های زیبا

2 و صورت گرد تو

3 مثل کاسه ی ماه بود

4 و پاهایت که می آمدند تا مرا در گوشه ای پیدا کنند

5 مرا چون واشری، چون لبه ی ریش ریش فرش

6 یا «پلنگی از کار افتاده»

7 چشم های تو مهربان بودند

8 دهانت مهربان بود

9 و گنجشک ها واقعا می آمدند

10 از گوشه ی لبت آب می خوردند.

11 (اشعار غلامرضا بروسان)

12 تو واقعی بودی

13 نه مثل دستگیره

14 نه مثل در

15 تو واقعی بودی

16 مثل اندوه در مزرعه گندم

17 به تو فکر کردم

18 آنقدر فکر کردم

19 که سرم را کشتم

20 کبک ها ناپدید شدند

21 و پرستویی در سکوت فرو رفت تا کمر

22 آب ها کم عمقند

23 و زندگی بیشتر از زندگی زیبا نیست.

24 “غلامرضا بروسان”

25 با یک دست تو را لمس می کنم.

26 و با دست دیگرم

27 به تو می اندیشم.

28 عزیزم!

29 در پی تو

30 دستم آنقدر بزرگ می شود

31 که از مرز می گذرد…

32 (اشعار غلامرضا بروسان)از کتاب: مرثیه برای درختی که به پهلو افتاده است

33 اگر لازم باشد زنانه فکر می کنم

34 و چون سوزنی در خیالت فرو می روم

35 به دکمه های لباست دست می کشم

36 و زندگی را بیدار می کنم.

37 می‌بوسمت؛آنقدر که

38 دهانم را با دهان تو

39 اشتباه بگیرند.

40 (اشعار غلامرضا بروسان)

41 از کتاب: مرثیه برای درختی که به پهلو افتاده است / انتشارات فرهنگ تارا

42 ﺑﮕﻮ ﭼﮑﺎﺭ ﮐﻨﻢ؟

43 ﻭﻗﺘﯽ ﺷﺎﺩﯼ

44 ﺑﻪ ﺩُﻡِ ﺑﺎﺩﺑﺎﺩﮐﯽ ﺑﻨﺪ ﺍﺳﺖ

45 ﻭ ﻏﻢ ﭼﻮﻥ ﺳﻨﮕﯽ

46 ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺳﺮﺍﺷﯿﺐِ ﯾﮏ ﺩﺭﻩ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﯽﮐﻨﺪ!…

47 (اشعار غلامرضا بروسان)

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر