حسین منزوی

حسین منزوی

حسین منزوی
حسین منزوی

می ­آیم و میدان­های از حسین منزوی اشعار پراکنده 121

اشعار پراکنده 121 ام از 142 اشعار پراکنده

می ­آیم و میدان­های مین

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33
  • 34
  • 35
  • 36
  • 37
  • 38
  • 39
  • 40
  • 41
  • 42
  • 43
  • 44
  • 45
  • 46
  • 47
  • 48
  • 49
  • 50
  • 51
  • 52
  • 53
  • 54
  • 55
  • 56
  • 57
  • 58
  • 59
  • 60
  • 61
  • 62
  • 63
  • 64
  • 65
  • 66
  • 67
  • 68
  • 69
  • 70
  • 71
  • 72
  • 73
  • 74
  • 75
  • 76
  • 77
  • 78
  • 79
  • 80
  • 81
  • 82
  • 83
  • 84
  • 85
  • 86
  • 87
  • 88
  • 89
  • 90
  • 91
  • 92
  • 93
  • 94
  • 95
  • 96

1 می ­آیم و میدان­های مین

2 در زیر پایم

3 باغ گل

4 می­شوند

5 بگذار این رهزنان

6 در من،

7 تنها تیغم را ببینند

8 آن چه خونش می­پندارند

9 چشمه ­هایی است

10 که از جای قدم­هایم

11 با زمزمه ­های سرخ

12 سرباز کرده ­اند

13 به شتاب می­آیم

14 چرا که عشق

15 فرمان درنگم

16 نداده است

17 مجال ایستادنم نیست

18 باید

19 پیش از دمیدن خورشید

20 رسیده باشم

21 و پیش از نیش زدن جوانه­ ها

22 گل کرده باشم

23 باید برسم

24 و به دست­هایی که برای چیدنم

25 دراز شده ­اند

26 پاسخ دهم

27 سنتوری

28 زیر پا

29 می­گذارم

30 تا برای تو

31 از رف

32 پایین آرم

33 قدیمی ­ترین ترانه ­ای را که

34 گلوی انسانی

35 خوانده است

36 نخستین شاعر

37 نخستین آهش را

38 برای تو کشید

39 و انسانی غارنشین

40 نخستین گل را

41 به دیوار

42 با شرم گونه­ های تو

43 تصویر کرد

44 از عشق زاده شدی

45 در خویش قد کشیدی

46 با مرگ بالیدی

47 میان مثلث ایستاده­ای

48 در نقطه­ی تلاقی خطوطی

49 که از زوایای حقیقت

50 به هم رسیده­اند

51 تو را چه بنامم؟

52 تا دریچه را

53 رو به باغی بگشاید

54 که صدای پرپر شدنش

55 به زمزمه­ های تو

56 در عصرهای دلتنگی

57 می­ماند

58 نامت، رازی است

59 که سنگ را به نسیم و

60 نسیم را به توفان

61 بدل می­کند

62 و آتش

63 در گلستان ابراهیم

64 می­افکند

65 مرا

66 زهره­ ی آن نیست

67 که نامت را

68 به زبان آرم

69 در تو می­نگرم و

70 می­میرم

71 طعمی

72 به دهان خود،

73 بدهکار نیستم

74 به چیدن مانده ­ام

75 نه

76 به چشیدن

77 فرسنگ­ها

78 دینی

79 به من ندارند

80 به رفتن زنده ­ام

81 نه

82 به رسیدن

83 راهم ببر

84 بی پروای آن که

85 به سر در افتم

86 تیمارم کن

87 با بند بند انگشتان گره دارت

88 تیمارم کن

89 تنها

90 دست­های تو

91 که پیراهن دریده­ ی یوسف را

92 در آبروی زلیخا

93 کُر

94 داده ­اند

95 سمت خواب نوازش را

96 می­دانند

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر می ­آیم و میدان­های مین

شاعر شعر می ­آیم و میدان­های مین چه کسی است ؟

شاعر شعر می ­آیم و میدان­های مین حسین منزوی می باشد.

شعر می ­آیم و میدان­های مین در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 14 سروده شده است.

قالب شعر می ­آیم و میدان­های مین چیست ؟

قالب شعر می ­آیم و میدان­های مین اشعار پراکنده است

مضمون اصلی شعر می ­آیم و میدان­های مین چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
حسین منزوی

می ­آیم و میدان­های از حسین منزوی اشعار پراکنده 121

اشعار پراکنده 121 ام از 142 اشعار پراکنده
بنر