حسین منزوی

حسین منزوی

حسین منزوی
حسین منزوی

این جام را به از حسین منزوی اشعار پراکنده 111

اشعار پراکنده 111 ام از 142 اشعار پراکنده

این جام را به یاد تو می­نوشم

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33
  • 34
  • 35
  • 36
  • 37
  • 38
  • 39
  • 40
  • 41
  • 42
  • 43
  • 44
  • 45
  • 46
  • 47
  • 48
  • 49
  • 50
  • 51
  • 52
  • 53
  • 54
  • 55
  • 56
  • 57
  • 58
  • 59
  • 60
  • 61
  • 62
  • 63
  • 64
  • 65
  • 66
  • 67
  • 68
  • 69
  • 70
  • 71
  • 72
  • 73
  • 74
  • 75
  • 76
  • 77
  • 78
  • 79
  • 80
  • 81
  • 82
  • 83
  • 84
  • 85
  • 86
  • 87
  • 88
  • 89
  • 90
  • 91
  • 92
  • 93
  • 94
  • 95
  • 96
  • 97
  • 98
  • 99
  • 100
  • 101
  • 102
  • 103

1 این جام را به یاد تو می­نوشم

2 ای مرد دربه ­در!

3 که در هزار میکده­ ی تاریخ

4 پیمانه برگرفتی، اما

5 هربار،

6 هشیار،

7 بازگشتی

8 با بردگان در اهرام

9 سنگ ستم به دوش کشیدی

10 با حاجیان در احرام

11 آیینه ­یی به دست گرفتی

12 و گرد خویشتن، چرخیدی

13 با مادر پریشان

14 بین صفا و مروه

15 دویدی

16 اما به چشمه­ات نرسیدی

17 شخم کویر

18 با دست­های خونین آیا

19 رمزش همین نبود که می­خواستی

20 هم آب جست و جو بکنی

21 هم تشنگی را دست آری؟

22 ·

23 ·

24 پیمانه ­ی تهی

25 انگار

26 بیشتر

27 مستت می­کرد

28 ای دستیار «ابراهیم»

29 در برکشیدن سنگ

30 از خاک

31 مانند یک نشانی

32 یک پیغام

33 با ساکنان افلاک ـ

34 ای همدم «ابوذر»

35 در تبعید

36 همراه حُجر کندی

37 در کند و بند و زنجیر

38 و در تمام لحظه­ ها،

39 با تردید!

40 ای مرد دربه­ در!

41 که مثل ماه منقش،

42 همواره

43 دل را دو نیمه کردی

44 با نیمه­ یی کنار موسا

45 از نیل رد شدی

46 با نیمه­ یی کنار «فرعون»

47 در آب غوطه خوردی

48 آیا اگر یهودا نبود

49 افسانه­ ی «مسیحا»

50 کامل

51 بود؟

52 پیمانه­ ات

53 که از شک

54 پر شد

55 این بار آفتاب

56 سیب دو پاره­ یی بود

57 که پاره پاره

58 از شرق و غرب

59 طالع می­شد

60 و با صلات ظهر

61 در نیمه ­ی بلندتر آسمان

62 به هم

63 می­رسید

64 «کامو» کنار نیما،

65 «سقراط» نزد «خیام»

66 و «نیچه » پیش «زرتشت»

67 شاید،

68 ای مرد دربه­ در!

69 شک، ابتدای پرسش

70 و پرسش ابتدای رسیدن

71 بود

72 شاید،

73 ولی

74 چگونه

75 بگویم

76 آن تیغ آبداری

77 که مرکب تو را

78 در نیمه راه، پی کرد

79 از آستین شک بود؟

80 یا در کف یقین؟

81 این جام را به یاد تو می­نوشم

82 گیرم که چهره­ ات

83 زان سوی مه

84 به خوبی

85 پیدا نیست

86 اما مگر

87 این چهره با تمام پریشانی،

88 زیبا نیست؟

89 آیا نیست؟

90 این سرنوشت ماست

91 می­ بینی؟

92 من هم به شک

93 به پرسش …

94 اکنون به راستی

95 ای یار!

96 ای برادر!

97 ای مرد دربه­ در!

98 معراج؟

99 یا

100 هبوط؟

101 پرواز؟

102 یا

103 سقوط؟

شعرنو قالب : اشعار پراکنده سبک : نوین
عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر این جام را به یاد تو می­نوشم

شاعر شعر این جام را به یاد تو می­نوشم چه کسی است ؟

شاعر شعر این جام را به یاد تو می­نوشم حسین منزوی می باشد.

شعر این جام را به یاد تو می­نوشم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 14 سروده شده است.

قالب شعر این جام را به یاد تو می­نوشم چیست ؟

قالب شعر این جام را به یاد تو می­نوشم اشعار پراکنده است

سبک شعر این جام را به یاد تو می­نوشم چیست ؟

سبک شعر این جام را به یاد تو می­نوشم سبک نوین است

مضمون اصلی شعر این جام را به یاد تو می­نوشم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
حسین منزوی

این جام را به از حسین منزوی اشعار پراکنده 111

اشعار پراکنده 111 ام از 142 اشعار پراکنده
بنر