-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نوبت آمد، می نوازد نوبتی ناقوس مان
2 تا بگیرد رودهامان، راه اقیانوس مان
3 آذرخشی بود و غرید و درخشید و گذشت
4 بانگ نوشانوش مان و برق بوسابوس مان
5 ما نشان خود رقم بر دفتر دل ها زدیم
6 آشنایی نام مان و عاشقی ناموس مان
7 چشم های کینه ور هم، معنی دیگر نیافت
8 ز ابتدا تا انتها، جز مهر، در قاموس مان
9 عشق مان چتری گشود و بست و رفت و مانده است
10 لای دفترهای عاشق ها، پر طاووس مان
11 کشته می شد باز از باد اجل، حتا اگر
12 شعله ی خورشید روشن بود، در فانوس مان
13 کرد بخل سرنوشت از نوش دارویی دریغ
14 فرصت ماندن نداد این بار هم، کاووس مان
15 یک به یک یاران غار از دست رفتند و هنوز
16 حکم می راند به مرگ آباد، دقیانوس مان
17 قصه ی گنگ و کر و ما و جهان می بود، اگر
18 از قفس می شد رها هم ناله ی محبوس مان
19 گیرم این رویای آخر، ساحت آرامش است
20 کو، ولی یارای خواب از وحشت کابوس مان؟
21 «قافیه زنگ کلام است» *، آری اکنون، بشنوید:
22 زنگ حسرت می زند در قافیه، افسوس مان
23 حسین منزوی