🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
حمید مصدق

حمید مصدق

حمید مصدق
حمید مصدق

روزی اگر سراغ از حمید مصدق اشعار پراکنده 20

اشعار پراکنده 20 ام از 49 اشعار پراکنده

روزی اگر سراغ من آمد به او بگو

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33
  • 34
  • 35
  • 36
  • 37
  • 38
  • 39
  • 40
  • 41
  • 42
  • 43
  • 44
  • 45
  • 46
  • 47
  • 48
  • 49
  • 50
  • 51
  • 52
  • 53
  • 54
  • 55
  • 56
  • 57
  • 58
  • 59
  • 60
  • 61

1 روزی اگر سراغ من آمد به او بگو

2 من می شناختم او را

3 نام تو راهمیشه به لب داشت

4 حتی

5 در حال احتضار

6 آن دلشکسته عاشق بی نام و بی نشان

7 آن مرد بی قرار

8 روزی اگر سراغ من آمد به او بگو

9 هر روز پای پنجره غمگین نشسته بود

10 و گفتگو نمی کرد

11 جز با درخت سرو

12 در باغ کوچک همسایه

13 شبها به کارگاه خیال خویش

14 تصویری از بلندی اندام می کشید

15 و در تصورش

16 تصویر تو بلندترین سرو باغ را

17 تحقیر کرده بود

18 روزی اگر سراغ من آمد به او بگو

19 او پاک زیست

20 پاکتر از چشمه ای نور

21 همچون زلال اشک

22 یا چو زلال قطره باران به نوبهار

23 آن کوه استقامت

24 آن کوه استوار

25 وقتی به یاد روی تو می بود

26 می گریست

27 روزی اگر سراغ من آمد به او بگو

28 او آرزوی دیدن رویت را

29 حتی برای لحظه ای از عمر خویش داشت

30 اما برای دیدن توچشم خویش را

31 آن در سرشگ غوطه ور آن چشم پاک را

32 پنداشت

33 آلوده است و لایق دیدار یارنیست

34 روزی اگر سراغ من آمد به او بگو

35 آن لحظه ای که دیده برای همیشه بست

36 آن نام خوب بر لب لرزان او نشست

37 شاید

38 روزی اگر…

39 چه ؟

40 او ؟

41 نه…

42 آه …

43 نمی آید…

44 شبانه

45 در امتداد شب ایستاده ام

46 تا شاهد مرگ فاصله های تاریک باشم

47 در ابتدای جاده تاریکی ایستاده ام تا در انتهای آن

48 طلوع تو را به تماشا بنشینم

49 تا انعکاس خیره کننده چشمانت را در آفتاب ببینم

50 ایستاده ام تا عطر عشق را در تبسم شیرین و راز آلودت بنوشم

51 تا آهنگ ترانه هایم را با طنین شعر نگاهت تنظیم کنم

52 ایستاده ام که گرمی حضورت را به پیچک های یخ زده دلم بشارت دهم

53 ایستاده ام

54 تا بر روی آوار سکوت سنگین نبودنت به ضرب آهنگ قدمهایت

55 برقصم

56 تا دلم را در آغوش دریای طوفانی نگاهت غرق کنم

57 ایستاده ام تا حقارت آفتاب را در برابر چشمهایت جشن بگیرم

58 تا دل عاشقم را

59 تنها دارایی ام را

60 در پیشگاه حضورت

61 قربانی کنم

حمید مصدق از شاعران بزرگ قرن 14 هجری می باشد و سبک شعری ایشان نوین است.
ادامه توضیحات شاعر
اثر روزی اگر سراغ من آمد به او بگو اشعار پراکنده 20 ام از 49 اشعار پراکنده حمید مصدق می باشد
شعرنو قالب : اشعار پراکنده سبک : نوین
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر روزی اگر سراغ من آمد به او بگو

شاعر شعر روزی اگر سراغ من آمد به او بگو چه کسی است ؟

شاعر شعر روزی اگر سراغ من آمد به او بگو حمید مصدق می باشد.

شعر روزی اگر سراغ من آمد به او بگو در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 14 سروده شده است.

قالب شعر روزی اگر سراغ من آمد به او بگو چیست ؟

قالب شعر روزی اگر سراغ من آمد به او بگو اشعار پراکنده است

سبک شعر روزی اگر سراغ من آمد به او بگو چیست ؟

سبک شعر روزی اگر سراغ من آمد به او بگو سبک نوین است

مضمون اصلی شعر روزی اگر سراغ من آمد به او بگو چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
حمید مصدق

روزی اگر سراغ از حمید مصدق اشعار پراکنده 20

اشعار پراکنده 20 ام از 49 اشعار پراکنده
بنر