« غزل » در مثنوی از حسین منزوی اشعار پراکنده 41

حسین منزوی

آثار حسین منزوی

حسین منزوی

« غزل » در مثنوی

1 « غزل » در مثنوی

2 دخترم ، بند دلم غمگینم

3 شیشه ی عمر غبار آگینم

4 جوجه ی گم شده در توفانم

5 شاخه ی خم شده از بارانم

6 ای جگر پاره ام ای نیمه ی من

7 میوه ی عشق سراسیمه ی من

8 گل پیوند دوغربت ، غزلم !

9 حاصل ضرب دو حسرت، غزلم !

10 ارث عصیان معماییِ من

11 امتداد خط تنهاییِ من

12 ساقه ی سرزده از نخل تنم

13 جویی از سیل خروشان که منم

14 کوکب بخت شبالوده ی من

15 غزل طبع تبالوده ی من

16 غزلم ، آینه ی اندوهم

17 بانکِ افکنده طنین در کوهم

18 پدرت خُرد و خراب و خسته

19 خسته ای بر همگان در بسته

20 خانه ی جن زده ی متروک است

21 که پُر از همهمه ی مشکوک است

22 روح ها ، خاطره ها اینجایند

23 می روند از دلم و می آیند

24 یادها خیل کفن پوشانند

25 جز من ازهر که فراموشانند

26 کدرم پنجره ی بازم نیست

27 کسلم رخصت آوازم نیست

28 در پی همقدمی همنفسی

29 ایستادم که تو از ره برسی

30 آمدی ؟ باز کن این پنجره را

31 پر از آواز کن این حنجره را…

32 حسین منزوی

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر