بارید صدای از حسین منزوی اشعار پراکنده 100

حسین منزوی

آثار حسین منزوی

حسین منزوی

بارید صدای تو و گل کرد ترنم

1 بارید صدای تو و گل کرد ترنم

2 انبوه و درخشنده چنان خوشه ی انجم

3 (تعبیر زمینی هم اگر خواسته باشی

4 چون خوشه ی انجم نه که چون خوشه ی گندم)

5 عشق از دل تردید بر آمد به تجلا

6 چون دست تیقن ز گریبان توهم

7 خورشید شدی سر زدی از خویش که من باز

8 روشن شوم از ظلمت و پیدا شوم از گم

9 آرامش مرداب به دریا نبرازد

10 زین بیشترم دم بده آری به تلاطم

11 شوقی که سخن با تو بگویم ،‌ گذرم داد

12 موسای کلیمانه ز لکنت به تکلم

13 بسم الله ات ای دوست بر آن غنچه که خنداند

14 صد باغ گل از من به یکی نیمه تبسم

15 شعر آمد و بارید به همراه صدایت

16 الهام به شکل غزلی یافت تجسم

17 دادم بده ای یار ! از آن پیش که شعرم

18 با پیرهن کاغذی اید به تظلم

19 ( اشعار حسین منزوی )

20 ابری رسید و آسمانم از تو پر شد

21 بارانی آمد ، آبدانم از تو پر شد

22 نام تو اول بغض بود و بعد از آن اشک

23 اول دلم پس دیدگانم از تو پر شد

24 جان جوان بودی تو و چندان دمیدی

25 تا قلبت ای بخت جوانم از تو پر شد

26 خون نیسیتی تا در تن میرنده گنجی

27 جانی تو و من جاودانم از تو پر شد

28 چون شیشه می گرداند عشق ، از روز اول

29 تا روز آخر ، استکانم از تو پر شد

30 در باغ خواهش های تن روییدی اما

31 آنقدر بالیدی که جانم از تو پر شد

32 پیش گل سرخ تو ،‌برگ زرد من کیست ؟

33 آه ای بهاری که خزانم از تو پر شد

34 با هر چه و هر کس تو را تکرار کردم

35 تا فصل فصل داستانم از تو پر شد

36 آیینه ها در پیش خورشیدت نشاندم

37 و آنقدر ماندم تا جهانم از تو پر شد

38 حسین منزوی

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر