اگر بدانی وقتی از عباس معروفی اشعار پراکنده 7

1 اگر بدانی وقتی نیستی

2 چقدر بیهوده ام

3 تلخم

4 خراب و هیچم

5 اگر بدانی فقط

6 هیچوقت نمی روی

7 حتی به خواب…

8 ((عباس معروفی))

9 همین که می دانم

10 کسی شبیه تو نیست

11 چقدر دلهره آورتر از

12 نبودن توست

13 مگر نمي‌گويند که هر آدمي

14 يک بار عاشق مي‌شود ؟

15 پس چرا هر صبح که چشم‌هات را باز مي‌کني

16 دل مي‌بازم باز ؟

17 چرا هربار که از کنارم مي‌گذري

18 نفست مي‌کشم باز ؟

19 چرا هربار که مي‌خندي

20 در آغوشت در به در مي‌شوم باز ؟

21 چرا هر بار که تنت را کشف مي‌کنم

22 تکه‌هاي لباسم بال درمي‌آورند باز ؟

23 گل قشنگم

24 براي ستايش تو

25 بهشت جاي حقيري ست

26 با همين دست‌هاي بي‌قرار

27 به خدا مي‌رسانمت

28 عباس معروفي

29 نفسم به تو بند است

30 بند دلم پاره می‌شود که نباشی

31 انگشت‌هات را پنجره کن

32 و مرا صدا بزن

33 از پشت آنهمه چشم…

34 ((عباس معروفی))