1 مسلسل زلف عنبر بار دارد مکحل نرگس خمار دارد
2 ز ابروی کمند و تیر مژگان چو فایز کشته بسیار دارد
1 به قامت مظهر سرو رسایی به طلعت دلفریب و جانفزایی
2 تو با این قامت و حسن خداداد هزار افسوس ای مه، بیوفایی
1 اگر دانی که فردا محشری نیست سوال و پرسش و پیغمبری نیست
2 بتاز اسب جفا تا میتوانی که فایز را سپاه و لشکری نیست
1 گهی دل مسکنش در کنج لبهات گهی در حلقه زلف چلیپات
2 دل فایز گهی بر پشت ابروت گهی در زیر نرگس های شهلات