1 مسلسل زلف عنبر بار دارد مکحل نرگس خمار دارد
2 ز ابروی کمند و تیر مژگان چو فایز کشته بسیار دارد
1 مرا این زندگی از بوی یار است وگرنه جان بدین پیکر چه کارست؟
2 کنون که هست فایز زنده ز آنست دو چشم و دل به راه انتظار است
1 پریرویان سلام از من رسانید که ای سیمینتنان تا میتوانید
2 ز پا افتادهای را دست گیرید چو فایز بیدلی از در مرانید
1 اگر دوران دهد بر بادم ای دوست وگر هجران کند بنیادم ای دوست
2 مکن باور که فایز چشم و زلفش رود از خاطر و از یادم ای دوست