- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زبسکه کرده مکرر ثنای واجب را ز هم گسیخته تار نفس کواکب را
2 همین که بیم فتادن نباشد اقبال است به چشم کم منگر پستی مراتب را
3 چنین که جای کند تنگ هم به کلبهٔ دل عجب که راه برآمد بود مطالب را
4 کسی که با تو طریق مناسبت جوید برون کند زدل اندیشهٔ مناصب را
5 رود زدست هر آن کو به آن میان آویخت عبث نه پهلو تهی کرده است قالب را
6 دلا ز شوخی دنبال چشم یار مپرس خدا به خیر و صلاح آورد عواقب را