زبسکه کرده مکرر ثنای واجب از جویای تبریزی غزل 97

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

زبسکه کرده مکرر ثنای واجب را

1 زبسکه کرده مکرر ثنای واجب را ز هم گسیخته تار نفس کواکب را

2 همین که بیم فتادن نباشد اقبال است به چشم کم منگر پستی مراتب را

3 چنین که جای کند تنگ هم به کلبهٔ دل عجب که راه برآمد بود مطالب را

4 کسی که با تو طریق مناسبت جوید برون کند زدل اندیشهٔ مناصب را

5 رود زدست هر آن کو به آن میان آویخت عبث نه پهلو تهی کرده است قالب را

6 دلا ز شوخی دنبال چشم یار مپرس خدا به خیر و صلاح آورد عواقب را

عکس نوشته
کامنت
comment