یار به زنجیر زلف، باز مرا از سلمان ساوجی غزل 167

سلمان ساوجی

آثار سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

یار به زنجیر زلف، باز مرا می‌کشد

1 یار به زنجیر زلف، باز مرا می‌کشد در پی او می‌روم، تا به کجا می‌کشد

2 نام همه عاشقان، در ورق لطف اوست گر قلمی‌ می‌کشد، بر سر ما می‌کشد

3 هر چه ز نیک و بدست، چون همه در دست اوست بر من مسکین چرا، خط خطا می‌کشد؟

4 بار تو من می‌کشم، جور تو من می‌برم پرده ز رویت چرا، باد صبا می‌کشد؟

5 خادمه حسن توست، شمسه گردون که اوست می‌رود و بر زمین، عطف قبا می‌کشد

6 حسن تو بین کز برم، دل به چه رو می‌برد وین دل مسکین نگر کز تو چه‌ها می‌کشد

7 بار غمت غیر من، کس نتواند کشید بر دل سلمان بنه، آن همه تا می‌کشد

عکس نوشته
کامنت
comment