- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زلفین سیه خم به خم اندر زدهای باز وقت من شوریده به هم بر زدهای باز
2 زان روی نکو چشم بدان دور که امروز بر مه زدهای طعنه و در خور زدهای باز
3 از غالیه رسمی زدهای بر گل و شکر امروز همه بر گل و شکر زدهای باز
4 بر ساغر عیشم زدهای سنگ ولیکن با تو چه توان گفت که ساغر زدهای باز؟
5 من سر چو قلم بر خط سودای تو دارم با اینکه من سر زده را سرزدهای باز
6 از دود من سوخته زنهار حذر کن! کاتش به من سوخته دل در زدهای باز
7 نقد سره قلب که پالودهام از چشم بر سکه رویم همه بارز زدهای باز
8 شبها ز غمت راست کبوتر دل سلمان دریاب که بر صید کبوتر زدهای باز