- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زلف معنبر برفشان گو جان ما بر باد شو جعد مسلسل بر گشا گو بندهای آزاد شو
2 چشم مکحل باز کن بر عاشقان افکن نظر گو در میان مردمان عاشق کشی بنیاد شو
3 در خانقه سر خوش درآ گو شیخ شهر از دین برا بگذر به مسجد گو خلل در حلقهٔ زهاد شو
4 خالی کن اقلیم دلم از لشگر ظلم و ستم گو در زمان حسن تو ویرانهایی آباد شو
5 ای در دل غم پرورم صد درد بیدرمان ز تو یک مژده درمان بده گو دردمندی شاد شو
6 از خاطر من بر مدار ای ناصح شیرین ادا کوه غم آن سنگ دل گو محتشم فرهاد شو