زلف و قد راست ای بت سرکش چشم از محتشم کاشانی غزل 1

محتشم کاشانی

آثار محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

زلف و قد راست ای بت سرکش چشم و رخت راست ای گل رعنا

1 زلف و قد راست ای بت سرکش چشم و رخت راست ای گل رعنا سنبل و شمشاد هندو چاکر نرگس و لاله بنده و لالا

2 ساخته ظاهر معجز لعلت ز آتش سوزان چشمهٔ حیوان کرده هویدا صنع جمالت در گل سوری عنبر سارا

3 آتش آهم ز آتش رویت سیل سرشگم بیمهٔ رویت این ز درون زد شعله بگردون وان ز برون شد تا به ثریا

4 محو ستادند عابد و زاهد مست فتادند راکع و ساجد دوش که افکند در صف رندان جام هلالی شور علالا

5 وقت مناجات کز ته دل شد جانب گردون نعرهٔ مستان پرده دریدی گر نشنیدی شمع حریفان بانگ سمعنا

6 مایهٔ دولت پایهٔ رفعت نقد هدایت گنج سعادت هست در این ره ای دل گمره دانش دانا دانش دانا

7 حسن ازل را بهر طلبکار هست ظهوری کز رخ مقصود پرده بر افتد گر کند از میل وحش خیالی چشم به بالا

8 محتشم اکنون کز کشش دل نیست گذارم جز بدر او پیش رقیبان همچو غریبان نیست بدادم جز به مدارا

عکس نوشته
کامنت
comment