1 زو خاوان جه وه خت فه صل گیان کیشان سه رواز جه داغ بی شه رتیی خویشان
2 ئه و جا که فه وت بووجه سته ی غه مگینم نه زانان مه خلوق کام سه رزه مینم
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 نشتر فولاد یا مژگان دلدار است این نشات می یا نگاه چشم بیمار است این
2 ژاله بر گل یا خوی خجلت ز شرم روی دوست یا عرق بر جبهه شوخ ستمکار است این
1 ور از نفس کسی چراغ افسرد آن شمع شبستان شرف روشن باد
1 جانا بیا که بی تو جهان جمله واله شد بس دل ز داغ نرگس مستت گلاله شد
2 آماده است بزم به امید مقدمت قد چنگ و اشک تار و دوچشمم پیاله شد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به