- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زتست پای گریزم ز تست دست ستیزم هم از تو با تو ستیزم هم از تو در تو گریزم
2 بعجز خویش نبردیم هست با تو و نازت وگر نه خشم تو داند که من نه مرد ستیزم
3 پس از نگاه بسویم اشارتی کن از ابرو فکندیم چو به تیری به تیغ زن که نخیزم
4 خیال طره ی تو اژدهای حادثه خوار است بپاس گنج دل از رنج نفس حادثه خیزم
5 حکایتی مگر آرم بنامه از خم زلفت ز سطر سلسله سازم ز نقطه غالیه بیزم
6 بیا ببزم حریفان ببین کرامت ساقی بجام صاف شراب و بکام خنجر تیزم
7 نشاط را چه ملامت کنی زمهر نکویان بگو ملامت آنکس که عقل داد و تمیزم