ابن حسام خوسفی

ابن حسام خوسفی

ابن حسام خوسفی
ابن حسام خوسفی

زبس که می کند آن چشم فتنه از ابن حسام خوسفی غزل 88

غزل 88 ام از 281 غزلیات

زبس که می کند آن چشم فتنه بر من ناز

1 زبس که می کند آن چشم فتنه بر من ناز به جان رسید دل از عشوه های آن طناز

2 تطاول سر زلفس نمی توانم گفت که کوتهست مرا عمر و قصه ایست ذراز

3 سرشکِ پرده در من ز عین غمّازی بدان رسید که بر رو فکند مارا راز

4 چو دسترس نبود آستین کشیدن دوست بر استانه ی او روی ما و خاک نیاز

5 دلم ز نرگش جادوی او حذر می کرد خبر نداشت ز افسون غمزه ی غمّاز

6 خوش است یکدمه عیش ار زمانه دمساز است ولی زمانه به یکدم نمی شود دمساز

7 ز روزگار شکایت نشاید ابن حسام «زمانه با تو نسازد تو با زمانه بساز»

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر زبس که می کند آن چشم فتنه بر من ناز

شاعر شعر زبس که می کند آن چشم فتنه بر من ناز چه کسی است ؟

شاعر شعر زبس که می کند آن چشم فتنه بر من ناز ابن حسام خوسفی می باشد.

شعر زبس که می کند آن چشم فتنه بر من ناز در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر زبس که می کند آن چشم فتنه بر من ناز چیست ؟

قالب شعر زبس که می کند آن چشم فتنه بر من ناز غزل است

مضمون اصلی شعر زبس که می کند آن چشم فتنه بر من ناز چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر