1 زیب اتراک جهان فخر هنرمندان عصر آن که چرخ بیهنر با بخت او پرخاش کرد
2 پیری آن غواص بحر حکمت و گنج و هنر شمهای از موشکافیهای پنهان فاش کرد
3 مثقبی باریکتر از فکر خود ترتیب داد سی و یک سوراخ در یک دانه خشخاش کرد
1 من نه آن صیدم که بودم پاسدار اکنون مرا ورنه شهبازی ز چنگت میکشد بیرون مرا
2 زود میبینی رگ جانم به چنگ دیگری گر نوازش میکنی زین پس به این قانون مرا
1 در عین وصل جز من راضی به مرگ خود کیست صد رشک تا سبب نیست با خود درین صدد کیست
2 یاران مدد نمودند در صلح غیر با او اکنون کسی که در جنگ ما را کند مدد کیست
1 باز آفتی به اهل جهان از جهان رسید کاثار کلفتش به زمین و زمان رسید
2 باز آتشی فتاد به عالم که دود آن از شش جهت گذشت و به هفت آسمان رسید