زین چه خوش‌تر که درین معرکه بسمل باشی
- 1
- 2
- 3
- 4
- 5
- 6
- 7
1 زین چه خوش‌تر که درین معرکه بسمل باشی نه که حسرت‌کش یک زخم ز قاتل باشی
2 از ره دیر و حرم روی به دل کن تا چند به غلط ره روی و طالب منزل باشی
3 من که در کشتی طوفانیم از شورش بحر باشم آگه نه تو کآسوده ساحل باشی
4 ایکه ناکرده عمل طالب اجری تا چند تخم ناکاشته جوینده حاصل باشی
5 دست گیرد مگرت جذبه لیلی ورنه تا ابد گرد صفت از پی محمل باشی
6 ز اهل معنی چو به دعوی نتوان کشت چه سود زانکه چون نقطه درین دایره داخل باشی
7 دل خود آب کن از آتش حسرت مشتاق چند درمانده این عقده مشکل باشی