1 زین گلستان تا قیامت، جوش بلبل کم مباد چون پیمبر سایه ی ابر از سر گل کم مباد
2 همچو طوطی خرمی پرورده ی این گلشن است بیضه ی شبنم ز زیر بال بلبل کم مباد
3 بلبل و پروانه را چشم از فروغش روشن است از چراغ لاله ی او، روغن گل کم مباد
4 هرکه خواهد کم کند یک مو ز زلف سنبلش سایه ی شمشیرش از سر همچو کاکل کم مباد
5 تا قیامت می کشان این گلستان را سلیم گردش پیمانه چون دور تسلسل کم مباد