-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زین گونه چو در مشق جنون حلقه چو نونم فرداست که سر حلقه ارباب جنونم
2 بار دلم از کوه فزونست عجب نیست گر خم شود از بار چنین قد چو نونم
3 تا بندهٔ مه خود شدم ایام از قید دگر سیمبران کرد برونم
4 چشمت به خدنگ مژهکار دل من ساخت نگذاشت که تیغت شود آلوده به خونم
5 صد شکر که چون لاله به داغ کهن دل آراسته در عشق تو بیرون و درونم
6 من محتشم شاعر و شیرین سخن اما لال است زبانم که به چنگ تو زبونم