- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خانۀ زال داشت یک روزن تنگ مانند منفذ سوزن
2 تابش خور چو رشتۀ باریک اندر آمد به خانۀ تاریک
3 زال مسکین چو آن شعاع بدید رشته پنداشت پیش باز دوید
4 تا کند ریسمان به کلافه رای درآفه چیست جز یافه
5 چونکه با روزن او برابر شد مدرک قرص چشمۀ خور شد
6 بانگ برداشت تا غریوی خاست کافتاب اندرون خانۀماست
7 عارفی گفتش ای بعیدالذّات تو کجائی و او کجا هیهات
8 کی درآید همیبهکنج چنین قرص چندین هزار مثل زمین
9 کلخن ملک و گلشن ملکوت کنج ناسوت و هودج لاهوت؟!
10 چرخ سان گرد خویش میگردی زان سررشته را تو گم کردی
11 سر این رشته را چو باز کنی کار بر خویشتن دراز کنی