1 زان روز که از مادر گیتی زادم یک لحظه نرفته حسن و عشق از یادم
2 صلواتفرست جلوه شیرینم تعویذنویس بازوی فرهادم
1 چو نمیکنی نگاهی به ستم مران خدا را نکنی اگر نوازش مشکن دل گدا را
2 همه حیرتم که هرگز چو نبوده آشنایی به جهان که گفته چند این سخنان آشنا را
1 ناگفته ماند صد سخن آرزو مرا لب بسته ناامیدی ازین گفتگو مرا
2 در چشم خلق بس که مرا خوار کردهای نشناسد آب روی، کس از آب جو مرا
1 آه سحر نتیجه شرر میدهد مرا نخل امید بین که چه بر میدهد مرا
2 خون میکند غمت جگرم را هزاربار تا یک پیاله خون جگر میدهد مرا