زفن خویش نفعی اهل فن هرگز از جویای تبریزی غزل 573

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

زفن خویش نفعی اهل فن هرگز نمی یابد

1 زفن خویش نفعی اهل فن هرگز نمی یابد زبان چون گوش فیضی از سخن هرگز نمی یابد

2 چو ریگ شیشهٔ ساعت کسی ذوق سفر داند که آرام و سکون را در وطن هرگز نمی یابد

3 برون از پوست سیر عالم آزادگی خواهم تنم آسایشی زین پیرهن هرگز نمی یابد

4 زآب دیده می بالد گل داغ جگر جویا جز اشک ما طراوت این چمن هرگز نمی یابد

عکس نوشته
کامنت
comment