جامی

جامی

جامی
جامی

زآب چشم کوهکن کان لاله گون آمد برون از جامی غزل 395

غزل 395 ام از 3391 واسطة العقد - غزلیات

زآب چشم کوهکن کان لاله گون آمد برون

1 زآب چشم کوهکن کان لاله گون آمد برون لاله ها از سنگلاخ بیستون آمد برون

2 چون گذشت از دل خدنگت ریختم از دیده خون مرهم افتاد از جراحت دور خون آمد برون

3 از برون آمد درون صد جرعه عشرت ولی بی لبت شد اشک حسرت وز درون آمد برون

4 بیش ازین زلف مسلسل را منه بر طرف روی کز خردمندان همه صیت جنون آمد برون

5 صد فسونگر را زبان ز افسون جادویی ببست هر فسونت کز دولعل پرفسون آمد برون

6 پارسا در صومعه از لعل تو رمزی شنید سوی میخانه نمی داند که چون آمد برون

7 چون به میدان غمت جامی نهاد اول قدم از جلادت زد نفس لیکن زبون آمد برون

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر زآب چشم کوهکن کان لاله گون آمد برون

شاعر شعر زآب چشم کوهکن کان لاله گون آمد برون چه کسی است ؟

شاعر شعر زآب چشم کوهکن کان لاله گون آمد برون جامی می باشد.

شعر زآب چشم کوهکن کان لاله گون آمد برون در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر زآب چشم کوهکن کان لاله گون آمد برون چیست ؟

قالب شعر زآب چشم کوهکن کان لاله گون آمد برون غزل است

مضمون اصلی شعر زآب چشم کوهکن کان لاله گون آمد برون چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.