1 ز معراج خریّت، خواجه سنگین بار میآید به تمکین تمام، این خرس از کهسار میآید
1 زلف بی باک تو تا سلسله جنبانم بود سر سودازدگان ریگ بیابانم بود
2 دستم از تنگی دل وقف گریبان شده است یاد آن روز که در گردن جانانم بود
1 هزار و یکصد و پنجاه و پنج هجری بود که گشت نسخه ی دیوان چارمین سپری
2 قصیده و غزل و قطعه و رباعی آن دوصد فزون ز هزار است و سی چو بر شمری
1 ای نفس کجا بود تو را مولد و منشا؟ بر تودهٔ غبرا چه کنی منزل و مأوا
2 در مهبط ادنیٰ به خساست چه نشینی؟ ای گشته فراموش تو را، مصعد اعلی
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به