- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زد ز غنچه بار دیگر خیمه بر گلزار گل داد مستان را به عشرتگاه بستان بار گل
2 غنچه هر برگ طرب کز شوکت دی می نهفت کرد با باد بهاری یک به یک اظهار گل
3 بگسل از دامان مطرب چنگ کز مرغان باغ بر سر هر شاخ دارد مطربی طیار گل
4 غنچه را دل خون شد از کم عمری گل طرفه آنک می کند زان خون دل گلگونه رخسار گل
5 زآب صافی شد مثنی شاخ گل پرگاروار شکل های مستدیر انگیخت زان پرگار گل
6 زامتداد جو به طومار مجدول ماند آب عکس گل در وی چو بر دیباچه طومار گل
7 راست بازاری ست پنداری چمن کز رنگ و بوی شد در آن بازار هم صباغ و هم عطار گل
8 در تمایل مانده بر شاخ زمردگون ز باد همچو چتر لعل سلطان فلک مقدار گل
9 خامه جامی که شد در وصف گل چون خار تیز خاست زان صد معنی رنگین چنان کز خار گل