زد ز غنچه بار دیگر خیمه بر گلزار از جامی غزل 576

زد ز غنچه بار دیگر خیمه بر گلزار گل

1 زد ز غنچه بار دیگر خیمه بر گلزار گل داد مستان را به عشرتگاه بستان بار گل

2 غنچه هر برگ طرب کز شوکت دی می نهفت کرد با باد بهاری یک به یک اظهار گل

3 بگسل از دامان مطرب چنگ کز مرغان باغ بر سر هر شاخ دارد مطربی طیار گل

4 غنچه را دل خون شد از کم عمری گل طرفه آنک می کند زان خون دل گلگونه رخسار گل

5 زآب صافی شد مثنی شاخ گل پرگاروار شکل های مستدیر انگیخت زان پرگار گل

6 زامتداد جو به طومار مجدول ماند آب عکس گل در وی چو بر دیباچه طومار گل

7 راست بازاری ست پنداری چمن کز رنگ و بوی شد در آن بازار هم صباغ و هم عطار گل

8 در تمایل مانده بر شاخ زمردگون ز باد همچو چتر لعل سلطان فلک مقدار گل

9 خامه جامی که شد در وصف گل چون خار تیز خاست زان صد معنی رنگین چنان کز خار گل

عکس نوشته
کامنت
comment