ز نشاط و عیش بادا لب تو همیشه از کمال خجندی غزل 857

کمال خجندی

آثار کمال خجندی

کمال خجندی

ز نشاط و عیش بادا لب تو همیشه خندان

1 ز نشاط و عیش بادا لب تو همیشه خندان شکرست آن نه لب‌ها گهرست آن نه دندان

2 به دهان تنگ فرما که ز حقه مرهمی ده چو به خنده تازه کردی سر ریش دردمندان

3 به غبار گرد روی تو خطی نوشته دیدم که به حسن از آنچه بودی شده هزار چندان

4 قلم مصوران گو سر خود بگیر و میرو نوبیا و صورت خود بنما به نقش‌بندان

5 به بتان آهنین‌دل نشوی دلا مقابل که تو آبگینه داری و نبی حریف سندان

6 چو مجال بوسه افتاد به به نیاز صوفی تو و آستین زاهد من و آستان رندان

7 ننهی کمال خود را ز سگان آستانش که به پایه بزرگی نرسند خودپسندان

عکس نوشته
کامنت
comment