ز دست رفت دل و در پی شراب از سلیم تهرانی غزل 522

سلیم تهرانی

آثار سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

ز دست رفت دل و در پی شراب افتاد

1 ز دست رفت دل و در پی شراب افتاد فغان که مهر سلیمان ز کف در آب افتاد

2 به وعده کار فتاده ست عاشقان ترا گذار قافله ی تشنه بر سراب افتاد

3 گذشت هجر به من، تا وصال او چه کند چراغ صبحم و کارم به آفتاب افتاد

4 رخ تو از عرق شرم می برد هوشم لطیف تر بود آن گل که در گلاب افتاد

5 سلیم، هند جگرخوار خورد خون مرا چه روز بود که راهم به این خراب افتاد

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر