عبید زاکانی

عبید زاکانی

عبید زاکانی
عبید زاکانی

ز سنبلی که عذارت بر ارغوان از عبید زاکانی غزل 19

غزل 19 ام از 280 غزلیات

ز سنبلی که عذارت بر ارغوان انداخت

1 ز سنبلی که عذارت بر ارغوان انداخت مرا به بیخودی آوازه در جهان انداخت

2 ز شرح زلف تو موئی هنوز نا گفته دلم هزار گره در سر زبان انداخت

3 دهان تو صفتی از ضعیفیم میگفت مرا ز هستی خود نیک در گمان انداخت

4 کمان ابروی پیوسته میکشی تا گوش بدان امید که صیدی کجا توان انداخت

5 ز دلفریبی مویت سخن دراز کشید لب تو نکتهٔ باریک در میان انداخت

6 عجب مدار که در دور روی و ابرویت سپر فکند مه از عجز تا کمان انداخت

7 ز سر عشق هر آنچ از عبید پنهان بود سرشگ جمله در افواه مردمان انداخت

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ز سنبلی که عذارت بر ارغوان انداخت

شاعر شعر ز سنبلی که عذارت بر ارغوان انداخت چه کسی است ؟

شاعر شعر ز سنبلی که عذارت بر ارغوان انداخت عبید زاکانی می باشد.

شعر ز سنبلی که عذارت بر ارغوان انداخت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر ز سنبلی که عذارت بر ارغوان انداخت چیست ؟

قالب شعر ز سنبلی که عذارت بر ارغوان انداخت غزل است

مضمون اصلی شعر ز سنبلی که عذارت بر ارغوان انداخت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر