ای ز روی تو آفتاب خجل از عراقی عشاق‌نامه 4

ای ز روی تو آفتاب خجل

1 ای ز روی تو آفتاب خجل وز لبت آب زندگی حاصل

2 عاشقان را خیال عارض تو در شب تیره نور دیده و دل

3 زانکه روی تو را ز غایت لطف برگ گل شرمسار و لاله خجل

4 ز آرزوی قد تو سرو سهی خشک بر جای مانده پا در گل

5 ای لبت را اسیر آب حیات وی رخت را غلام شمع چگل

6 از برای کمند گیسویت رشتهٔ جان عاشقان مگسل

7 رمقی بود باقی از جانم که تو ناگه بدو شدی واصل

8 وای اگر خاطرت به جانب ما لحظه‌ای دیرتر شدی مایل

9 اتفاقی عجب: عراقی و وصل! زانکه آشفته گم کند منزل

عکس نوشته
کامنت
comment