- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز الفت خوبان که سودش اشک و آهی بیش نیست بهرهای گر هست عاشق را نگاهی بیش نیست
2 پیک عاشق سوی معشوقان نگاهی بیش نیست ترجمان بیزبان عشق آهی بیش نیست
3 نیست شکر و شکوهای ز افزایش و کاهش مرا چون هلالم مدت این هر دو ماهی بیش نیست
4 هست جویای حقیقت را به کفر و دین چه کار سجده دیر و حرم رسمی و راهی بیش نیست
5 هر دمم سوزی به جرم عشق و حیرانم که هست این گنه را صد عقاب و خود گناهی بیش نیست
6 تشنه کام عشق را از آتش حسرت مسوز از سحابی قطره رزق گیاهی بیش نیست
7 گر شب و روز جهان مشتاق آخر شد چه غم آن شب تاری و این روز سیاهی بیش نیست