1 ز نار شوق تو ای جان جانان به آهی سوزم این گردون گردان
2 بصحرای غمت آواره گشتم نشد هرگز بپایان این بیابان
3 درانوار جمال مهر رویت شدم چون ذره سرگشته حیران
4 ببحر وصل تو غرق است جانم دلم شد فارغ از هجران جانان
5 شدم آزاده از قید اسیری خلاصم از گمان چون اهل ایقان